محکم کاری
بسم الله الرحمن الرحیم
هر کس، هر کاری را که به عهده دارد، خوب انجام دهد. فرمود (رحم الله امر، عمل عملاً فاتقنه) خدا رحمت کند آن کسی را که کاری انجام دهد و آن را محکم و مُتقن انجام دهد؛ خوب انجام دهد. شما اگر یک پیچ را می گردانیدو سفت می کنید، اگر یک چرخ را می چرخانید، اگر جایی یک بخیه می زنید، اگر ماشینی را گریس کاری می کنید، اگر کتابی را چاپ می کنید، اگر کتابی را می نویسید، اگر سرِ کلاس درس می دهید، اگر در بیمارستان به بیماران می رسید، اگر در شهرداری مشغول تمیز کردن معابر شهری مردم خودتان هستید، اگر گوینده اید، اگر نویسنده اید، اگر مُحقّقید، اگر روحانی هستید، اگر مشغول تحصیل و درس خواندن هستید، اگر در دانشگاه یا مدرسه هستید، اگر در کار هنر مشغولید، اگر فیلم سازید، اگر داستان نویس هستید، اگر روزنامه نگارید؛ هر چه هستید و هر که هستید و هر جا کار می کنید، باید سعی کنید کاری را که انجام می دهید، درست انجام دهید، کامل انجام دهید، محکم انجام دهید، و کم نگذارید.
فرهنگ عمومی از منظر مقام معظم رهبری، صفحه 123و124
بیانات 1372/02/15
امر به معروف و نهی از منکر
بسم الله الرحمن الرحیم
امر به معروف و نهی از منکر، ضامن بقا و دوام اسلام است؛ یعنی اگر این واجب نباشد و بدان عمل نشود، آن روح صحیح اسلامی در جامعه باقی نخواهند ماند و از بین خواهد رفت، و به تعبیر دیگر، روح انقلابیِ اسلام، زایل خواهد شد.
اگر بخواهیم ضمانتِ امر به معروف و نهی از منکر را توضیح دهیم، باید به تفصیل دربارۀ اصول و مبادی اسلامی و نیز چیستی و چگونگی مجموعۀ اسلام سخن بگوییم؛ لیکن به اختصار باید گفت جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در مثَل به کاروانی می ماند که به طرفِ مقصدی در حرکت است که از راهی پُرپیچ و خَم و دشوار و پُر از مزاحم و دشمن عبور می کند و از اطراف این جادّه، راه های فرعی فراوانی باز شده است که احیاناً با راه اصلی اشتباه می شود. این کاروان به رهبری یک یا چند نفر حرکت می کند و میرود تا به هدف برسد.
اگر در حین حرکت، دستوری بیاید که هر یک از شما افراد کاروان باید مراقبخودتان باشید که خاری دامن شما را نگیرد یا حیوانی حمله نکند یا به اشتباه از جادّه خارج نشوید، چون احتمال دارد همۀ افراد غافله یا بسیاری از آنها منحرف شوند، شما به مراقبت از خودتان اکتفا نمی کنید، بلکه وظیفه دارید که مراقب دیگر افراد کاروان نیز باشید.
اگر کسی در جادّۀ فرعی پاگذاشت و بیراهه رفت، هر یک وظیفه دارند که خود را به او برسانند و دست او را بگیرند و با زبان یا زور او را به راه اصلی برگردانند؛ اگر دیدی گرگی حمله کرد، باید دفاع کنی؛ اگر فردی خسته شد، باید او را کمک کنی؛ یا اگر فردی برای استراحت نشست، نباید او را تنها بگذاری، باید به او روح پایداری بدَمی و قوّت بدهی.
اما اگر گروهی از راه منحرف شدند یا به جمعی از آنان حمله شد، آیا تکلیف برداشته می شود؟ نه، بلکه باید بروی و آنها را راهنمایی و کمک کنی. اگر دیدی از راه منحرف می شوند باید حرکت کنی و بگویی که حرکتشان اشتباه است؛ نه اینکه بگویی نعدادشان زیاد است، به من مربوط نیست. واقع امر این است که اگر زیاد بودند باید بیشتر حرص بخوری و اگر به جایِ یک عدّه از کاروان، اغلب کاروان اشتباه رفتند، باز حق نداری بگویی من تنها مانده ام، پس دنبال آنها میروم. باید سعی کنی به هر قیمتی شده آنها را برگردانی و اگر رفتند مجوّز این نیست که تو هم بروی.
طبق سیاقِ آیه (وَٱلْمُؤْمِنُونَ وَٱلْمُؤْمِنَٰتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍۢ ۚ يَأْمُرُونَ بِٱلْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ ٱلْمُنكَرِ) و استنباط آشنایان به زبان عربی، این معنا فهمیده می شود که امکان ندارد مرد و زن مومنی باشند که دو خصلت امر به معروف و نهی از منکر را نداشته باشند. هر که ایمان دارد، ناگزیر باید دارای این دو خصلت باشد و اگر دیدیم کسی مدّعی اسمان است و این صفات را ندارد، حکم خواهیم کرد که ادّعای ایمان وی، واقعی نیست.
نتیجه میگیریم که در جامعۀ اسلامی همۀ مردم باید هم عالمِ به این واجب شوند و هم عامل به آن.
درست است که عده ای با معروف و منکر اشنا نیستند، اما باید آشنا شوند. عالم شدن هم در جامعۀ اسلامی واجب عینی است. اسلام اجازه نمی دهد که عده ای جاهل بمانند و خوب و بد را نشناسند و دنبال آن نروند و خود را به خمودگی بزنند. همۀ ما باید از معارفِ کلی اسلام و از اصول اسلامی آگاهی داشته باشیم و بدانیم که مثلاً این معروف است و درست ضدّ آن، منکر است.
برشی از کتاب تفسیر سوره برائت، امام خامنه ای،صفحات 468،470،471،472
تهاجم فرهنگی
بسم الله الرحمن الرحیم
فرهنگ غربی، فرهنگ مهاجم است؛ هر جا وارد شود، هویت زدایی می کند؛ هویت ملت ها را از بین می برد، فرهنگ غربی، ذهن ها را، فکر ها را مادی می کند، مادی پرورش می دهد؛ هدف زندگی می شود پول و ثروت. یکی از خصوصیات فرهنگ غربی، عادی سازی گناه است.
فرهنگ غربی فقط هواپیما و وسایل آسایش زندگی و وسایل سرعت و سهولت نیست؛ اینها ظواهر فرهنگ غربی است، که تعیین کننده نیست؛ باطن فرهنگ غربی عبارت است از همان سبک زندگی مادیِ شهوت آلودِ، گناه آلودِ، هویت زدا و ضد معنویت و دشمن معنویت.
یکی از نکاتی که باید در مواجهۀ با دنیای غرب کاملاً به آن توجه داشت، عامل و ابزار هنری است که در اختیار غربی هاست. اینها از هنر حداکثر استفاده را کرده اند برای ترویج این فرهنگ غلط و منحط و هویت سوز، به خصوص از هنرهای نمایشی، به خصوص از سینما حداکثر استفاده را کرده اند.
اینها به صورت پروژه ای یک ملت را تحت مطالعه قرار می دهند. نقاط ضعفش را پیدا می کنند، از روان شناس و جامعه شناس و مورخ و هنرمند و اینها استفاده می کنند، راه های تسلط براین ملت را پیدا می کنند؛ بعد به فیلم ساز، به فلان بنگاه هنری در هالیوود سفارش می کنند که بسازد و می سازد.بسیاری از فیلم هایی که برای ماها و برای کشورهایی نظیر ما می سازند، از این قبیل است.
من از فیلم های داخل خود آمریکا خبری ندارم، اما آنچه که برای ملت های دیگر می سازند، جنبۀ تهاجم دارد.
خصوصیات را می سنجند، وضعیت را می سنجند، فیلم را بر اساس آن می سازند، خبر را بر اساس آن تنظیم می کنند، رسانه را بر اساس آن شکل می دهند و می فرستند. باید به اینها توجه داشت.
سلیقه سازی می کنند، فرهنگ سازی می کنند؛ بعد از آنکه سلیقه ها را عوض کردند، ذائقه ها را عوض کردند، آن وقت اگر احتیاج به زر و زور بود، دلارها را وارد می کند، نیروهای نظامی و ژنرال ها را وارد می کنند.
برشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی،1391/07/23
خنده و شوخی در شب شهادت
بسم الله الرحمن الرحیم
لشکر امام حسین علیه السلام بعضی هاشان در شب عاشورا با هم شوخی می کردند. بعضی ها هم نماز شب می خواندند. آدم از این چه می فهمد؟ شب عاشورا، شب آخر عمرشان با هم می گویند و می خندند. این یعنی چه؟ چرا گروهی که می دانند فردا شهید می شوند، یک عده می خندند و یک عده گریه می کنند؟ چرایش این است. وقتی خط، خط امام شد، وقتی راه راه امام حسین علیه السلام شد، شوخی و نماز شبش دیگر فرقی ندارد. راه باید درست باشد. کسانی که در راه خدا نباشند، آن ها باید یک حساب دیگری بکنند. کسی که با امام حسین علیه السلام بیعت نکرد، روز قیامت بی یاور است.
منبع: کتاب خنده و گریه./در آثار استاد قرائتی. ص32
تدوین: سید جواد بهشتی
گریه از علائم مؤمن است
بسم الله الرحمن الرحیم
مؤمن در پیشگاه حضرت دوست، دارای علائمی است و از علائم مهم او گریه و اشک چشم است. گریه بر فقدان دنیا و مادیات و به هنگام شکست از عشق های مادی و موسمی، دلیل بر پستی روح و دنائت نفس است. گریه برای جناب او، به خصوص در خلوت و به هنگام عبادت و گریه بر فقدان اولیا به خصوص حضرت سیدالشهدا علیه السلام و گریه برای مرگ عزیزانی که از ارزش ایمانی بر خوردارند، گریه ی صحیح و گریه ای است که انسان به خاطر آن مأجور است، البته اجر انسان به تناسب موضوع گریه است، اگر گریه برای خدا یا برای حضرت حسین علیه السلام باشد، در صورتی که انسان از شرایط ایمانی برخوردار باشد، اجرش عظیم و مزدش بی پایان است.
منبع: کتاب شیخ حسین/مجموعه رهنمودهای اخلاقی حجت الاسلام حاج شیخ حسین انصاریان. ص24
به کوشش: محمد عامری